اسانسور:
گلی:خخخخخخخخخخخو میخوای حالا چه رستورانی ببری؟
سارا:جیگرکی..؟چطوره؟
سارینا:اونو خودت برو....ما میخوایم بریم رستوران اصلا فست فود
سارا:هه هه باشید از وقتی از ایران اومدیم یه بارم فست فود نرفتیم...
پارک مجتمع:
داشتیم به طرف در ورودی میرفتیم...که از اون ور رن رو دیدم که
داشت با دو به طرف ساختمونه ما میرفت و از صورتش میشد یه
جورایی حدس زد عصبانیه...
سارا:اوه اوه اوه اااااااااااااااااااا بدویید بدویید اااااااااااااااااااه چقدر
وقت تلف میکنید......
از مجتمع بیرون زدیم و به طرف ایستگاه اتوبوس که یه خیابون
پایین تر بود رفتیم....وقتی رسیدیم اوتوبوس تازه ایستاده بود..
با دو خودمونو به اوتوبوس رسوندیم و سوار شدیم......
---------------------------------------------------------------------
رن:
با اخرین اس ام اسی که دریافت کردم شکه شدم..منظورش
چی بود..؟
زود لباسمو پوشیدم و به طرف ساختمونشون راه افتادم...تو راه
اصلا حواسم به دورو برم نبود...حتی چند بار با چند نفر برخورد
کردم.....وارد ساختمون شدم و خواستم به سمت اسانسور برم
که نگهبان جلومو گرفت..
نگهبان:رن شی کجا میرید..؟
رن:میخوام برم واحده انتی بوی....
نگهبان:صبر کنید پس خبر بدم...و چند بار به واحد انتی بوی زنگ
زد..اما کسی گوشی رو برنداشت.......
نگهبان:خو من چند دقیقه پیش توالت بودم..شاید بیرون باشن!
رن:اااااااااااااااه لعنتی فرار کرد(مگه زندانیم که فرار کنم!!!!!)
---------------------------------------------------------------------
در حال خوردن بودیم که برا گلنار یه اس اومد...
گلنار: سارا چیزی شده...
سارا:ها؟نه....
گلنار:چرا موبایلت خاموشه..رن کارت داره...
سارا:ها؟نه نه من نیستم.....
گلنار:اوکی...چرااااااااااااااااااااااااا؟
سارا:چون ..چ چسبیده به را.......تو بگو نیستش..
گلنار:خو کجاست..
سارا:سر قبرش داره فاتحه میخونه...
و گلنار هم همین جمله رو برا رن فرستاد...
سارا:هههههههههههههههههی بهش چی گفتی...
گلنار:همین که گفتی.....
سارا:اخه من هر چی میگم رو باید بفرستی....حداقل یکم
درستش میکردی..مثلا رفته رودخونه هان خود کشی کنه..
اس ام اس گلنار:
گلنار:رفته رودخونه هان خودکشی کنه....
رن:چچچچچچچچچچچچچچچی...!
سارا:الان چی فرستادی؟!
گلنار:همون که گفتی......
سارا:اییییییی درد باز هر چی من گفتمو فرستادی.....
گلنار:خو مثلا چه شکلی فتوشاپش کنم...؟....رن میگه اون
اراجیف چی بود براش اس ام اس کردی.....کدوم اراجیف؟
سارا:بعد بهت میگم......
گلنار:ااااااااااااااااااااه همین طور اس میده..بیا خودت بهش اس بده
شدم نامه ببر این دوتا....
سارا:ااااااااااااااااه بده........
(دوستان از اینجا به بعد اس هستش و چون از موبایل گلیه با
اسم گلی مینویسم)
رن:چیییییییییییی شد..؟
گلی:پیچ پیچیییییی..چیو چی شد....
رن:حرفاش شوخی بود مگه نه؟
گلی:شوخی کجا بود......
رن:خو برا چی؟
گلی:خوب براش یکم مسئولیت این رابطه سنگینه نمیتونه حذمش کنه....
رن:ها؟مگه مسئولیت هم داره...مگه داره بچه نیگه میداره...؟
گلی:هه هه هه هه اینم یه حرفیه.....
رن:این تیکه کلام سارا بود...!!!!
سارا:اوه سوتی دادم....
گلی:خوب هر کی با سارا بگرده مثل اون میشه.....
رن:بهش بگو من اون حرفاشو میزارم حساب یه شوخی بی مزه
و بهتره دیگه از اون حرفا نزنه....
سارا:غلط کن...عجب ادمیه هااااااااااااا...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گلی:دارم کوفت میکنم خودافظ....
سارا:بیا موبایلت.....
---------------------------------------------------------------------
امریکا-هتل:
وویی:امروز استراحت کنید فردا باید تمرینات رو شروع کنید....
انتی بوی:اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااه...
وویی:خوب خودافظ............
---------------------------------------------------------------------
اولین کنسرت:
سارا:خخخخخخخخخخخخخخوب این اخرین اهنگه و بعدش دیگه
باید خودافظی کنیممممممممممممم...این اهنگه پایانیه...
طرفدارا:نننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننه...
زی زی:خو کنسرته هفته دیگمونو بیاید....
طرفدارا:ههههههههههههههههههههههههههههههه....
---------------------------------------------------------------------
جاستین:اااااااااااوه صدات باحاله..
شکیبا:ااا.. ممنون....(الان تو اسموناس)
جاستین:ااااااااااااااام بیا کناره هم یه عکس یادگاری بگیریم
(هه هه هه ارزو بر جوانان عیب نیست)
شکیبا:غغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغش....
---------------------------------------------------------------------
فرانسه:
زوا(zoe):وووووووووووووووووووووایی بلیط کنسرت انتی بوییا
الکساندرااااااااااااااااااااااااااااااااااا بلیط کنسرت انتی بوییا..
الکساندرا:ججججججججججججججیغ کجا میفروشه...
زوا:داره انلاین فروش میره...
الکساندرا:بدو بدو الان همش میره(اهو نگران نباش)
---------------------------------------------------------------------
ایتالیا......روسیه.....ژاپن...چین.....کره:
بالاخره بعد از 4ماه برگشتیم کره......(میگن زمان زود میگذره منظورشون این بوده)
فرودگاه:
تمامه طرفدارا ریخته بودن فرودگا....با کمک بادیگاردا از بین
جمعیت رد میشدیم و بعضی اوقات از شانس بعضی طرفدارا
دفترشون رو میگرفتیم و امضا میکردیم...بالاخره از فرودگاه
بیرون اومدیم و سوار ون شدیم....
پنجره سقف ون رو باز کردم و تا نصف بدنم بیرون اومدم و برا
طرفدارا دست تکون میدادم......
---------------------------------------------------------------------
خونه:هممون عینه یه جنازه بودیم...و هر کدوم یه جا از خونه
از حال رفتیم..من در حالی که سرم تو یخچال بود و دنبال یه
خوردنی بودم خوابم برده بود....گلنار رو مبل خوابش برده بود...
صدف تو دستشویی خوابش برده بود...سارینا هم تو وان اب داغ
خوابیده بود...کژال هم مث ادم رو تختش بود..شکیبا هم رو
چمدونا....زی زی هم که ایستاده خوابیده بود..ملینا هم اصلا
معلوم نبود کجا بود(شاید تو کابینتا بوده باشه)
که هممون با صدا زنگ در پریدیم از خواب...
خوووووووووب تمومید گلنارم کله من خورده...نظرا فراموش نشه
راستی کیییییییییی بود که در زد؟
نظرات شما عزیزان:
مرسی
رمز رو بده میخواهم ببینم منم
پاسخ:اس کردم...
مرسی
رمز رو بده میخواهم ببینم منم
پاسخ:سلااااااااااااااااااام هه هه مرسی... باشه برا اس میکنم...
